20230107_224011

خانه خلاقیت بازیکا

بازیکا ماموریتش راه اندازی فضاهای فرهنگی تفریحی است. آقای محمد طاهری، مدیر و‌موسس بازیکا، اولین تجربه اجرایی اش را در خانه خلاقیت اصفهان رقم زده است.خانه خلاقیت مکانی است که در آن از بازی برای آموزش استفاده می شود و چندین بخش دارد؛ یکی از این ها رستورانِ‌ بازی است، رستورانی که درآن بازی سِرو می شود و افراد می توانند خانوادگی در آن حضور پیدا کنند.
محمد طاهری، دانش آموخته رشته علوم اجتماعی، از دغدغه ی ورودش به حوزه تفریح وبازی می گوید: « دوستان جبهه فرهنگی در حوزه تفریح برنامه ای ندارند و هنوز فکر می کنند حوزه های اثرگذاری چیزهای دیگری است. سال ۸۸ که در سازمان فرهنگی شهرداری اصفهان کار می‌کردم، به ذهنم رسید که باید الگوهای تفریحی در فضای شهری ایجاد کنیم. در منابع دینی ما تاکید شده که تفریح باید مفید باشد و کار لغو و بیهوده ای نباشد. پس به دنبال مدل‌های تفریحی رفتیم که می‌توانند مفید باشند. یک بخش تفریح، فعالیت جسمی و حرکتی مخاطب است. ‌بخش دیگر فعالیت فکری است. ما روی بخش دوم تمرکز کردیم که بتوانیم تفریح را با مباحث آموزشی و تربیتی ترکیب کنیم که در دنیا به نام اجوتینمنت یعنی تربیت تفریحی معروف است. اولین تجربه ما «طراحی خانه خلاقیت» بود و بعد از آن در سال۹۳ موسسه بازیکا را تشکیل دادم.»
بازیکا طراح مکان های تفریحی است که گاهی وارد اجرا هم می شود، تا الان طرح های زیادی در داخل کشور مانند رستوران بازی و کتاب کندو نجف آباد، خانه کودک شکوفه ، رستوران بازی سرچشمه تهران و… اجرا کرده است و اخیرا تجربه ای هم در کشور سوریه داشته است.
«اخیرا فضای تفریحی در دمشق ایجاد کرده ایم به نام زیتون که در عین حال که یک رستوران بازی است کتابخانه هم دارد و در اصل رستوران بازی و کتاب است. ما می خواهیم از نگاه صرف سرگرمی به سمت سرگرم آموزی پیش برویم، مثلا در همین دمشق محله ای داریم که کوچه هایش حالت پلکانی دارد و کار تخلیه زباله را خیلی سخت کرده، در دوره ای که برای آشنایی با بازی های گروهی در آن جا گذاشته بودم، بازی “برج همساز” را اجرا کردیم. در حین این بازی مربیان آنجا متوجه شدند بدون برنامه ریزی و انتخاب مدیر نمی توانند کاری پیش ببرند و نهایتا این بازی باعث یک تلنگر جدی شد که می توانند خودشان محله شان را آباد کنند.»
محمد طاهری در فرایند طراحی و اجرا از مختصصین حوزه های معماری، سازمان و ساختار(کسب و کار) برندینگ، خدمات و .. استفاده می کند.این مدیر جوان هم چنین بر استفاده از مواد و ابزار ایرانی نیز تاکید دارد.

20221226_114554

کافه بازی خانوادگی دانادل

 

کافه خانوادگی دانادل را شاید در نگاه اول مثل بقیه کافه ها ببینیم اما این کافه چند ویژگی اساسی دارد که آن را از دیگر کافه های معمول متمایز کرده است. حامد تاملی دانشجوی رشته دکتری  علوم تربیتی، مدیر و موسس  دانادل است. او می گوید: «هدف اصلی ما ایجاد یک فضای خانوادگی بود تا همه اعضای  خانواده بتوانند یک فضای  بازی‌محور را تجربه کنند. به این دلیل که  تربیت در بستر خانواده شکل می‌گیرد درگیر کردن خانواده برای ما مساله بود و اصلی ترین هدف ما این بود که می‌خواستیم نقش بازی در تربیت، پررنگ‌تر نشان داده شود و این موضوع نیازمند آگاه سازی والدین بود که با کارگاه و سخنرانی اتفاق نمی‌افتاد. می خواستیم والدین درگیر بازی بشوند و خودشان هم بازی را تجربه کنند.  کافه بازی فضایی بود که می شد در آن این هدف را دنبال کرد.»

دانادل به عنوان مرکز تخصصی بازی و  یادگیری طراحی شده و با شعار “بازی برای همه”، ارائه دهنده  آموزش در قالب  سرگرم آموزی و بازی آموزشی می باشد. اینجا برای شمارش مخاطبان، معیار تنها تعداد کودکان و نوجوانان نیست بلکه تعداد خانواده است که اهمیت دارد.

دانا دل در یک مساحت ۸۰۰ متری خدمات مختلفی برای اعضای خانواده ارائه می دهد، والدین از بازی های رومیزی استفاده می کنند، کودکان زیر ۷سال در بخش گیلانه سرا (سبک خانه های شمال کشور) ،مزرعه بازی، خانه مادربزرگه و … بازی هایی متناسب با  سبک زندگی ایرانی اسلامی دارند و  نوجوانان هم در بخش کهکشان بازی های دیجیتالی حرکتی یک بازی مهیج راتجربه می کنند.

20230216_125252

بازی رسان

 

بازی رسان مجموعه ی ترویجی و توزیع جهادی بازی های فکری خانوادگی است که به همت طلبه ی جوان مشهدی ، محمدرضا رجبی و چند نفر از دوستانش در سال۹۸ در مشهد شروع به کار کرده است.
بازی رسان ماموریت خود را شناسایی و معرفی بازی های فکری متناسب با فرهنگ ایرانی اسلامی و خانواده ی ایرانی می داند.

این دغدغه از همان روزهای اول معلمی در وجود محمدرضا رجبی شکل گرفت.روزهایی که می دید دانش آموزان کلاسش برای پر کردن خلا بازی به دنبال بعضی از بازی های خشن و ضدفرهنگ رایانه ای می روند و اکثر خانواده ها هم هیچ آگاهی و اطلاعی در این زمینه ندارند. آقای رجبی و دوستانش بعد از تحقیق و مشورت، فروشگاه خود را با تعداد انگشت شماری از بازی های فکری در مجتمع تابان راه اندازی کردند و حالا بعد از گذشت حدود یک سال، گروه ۶نفره ی بازی رسان علاوه بر فروش بازی و ارسال آن به سراسر کشور، تجربه برگزاری «لیگ بازی های رومیزی» در مدرسه و همچنین حمایت از بازی « پیکار» را در کارنامه اش دارد.

20230214_152939

اتاق فرار هلاکستان

 

اتاق فرار،فضایی برگرفته از واقعیت است که بازیکن باید با حل معما و چالش های پیش رو، راه خروج از این اتاق را پیدا کند. اتاق فرار هلاکستان نیز یک تجربه واقعی از رویارویی با داعش و اتفاقاتی که سال 95 در تهران رخ داده است می باشد.

سجاد زوار و محمدرضا غیاثی دو جوان دهه هفتادی خوش فکر و خلاق اهل کرج هستند که علاقه ی شان به هیجان و فضاهای هیجانی پای آن ها را به اتاق فرار باز کرده است.

« روزهای فروردین سال 99 بود که محمدرضا غیاثی پیشنهاد داد برای اولین بار به اتاق فرار برویم. تجربه اتاق فرار برای هردوی ما خیلی جالب بود، بعد از آن حدود 15-20 اتاق فرار مختلف را امتحان کردیم. وقتی به این بازی فکر میکردم می دیدم اتاق فرار چقدر تاثیرات مثبت یا منفی روی بخش ناخودآگاه بازیکن (پلیر) دارد و در لحظه همه ی حواس بازیکن را درگیر می کند و او با یک؛ چند بعدی هیجان، ترس ، معما ، هوش ، استرس و … مواجه است. همین ویژگی ها مرا به این فکر انداخت که از ظرفیت اتاق فرار برای انتقال مفاهیم فرهنگی، دینی و ملی استفاده کنیم.»

این تیم دونفره در خرداد ماه 99 به جمع بندی نهایی درمورد انتخاب موضوع اتاق فرارشان می رسند و بعد از سه ماه تحقیق و بررسی هلاکستان با موضوع یکی از حملات ناموفق تروریستی داعش که در تهران اتفاق افتاده است،کلید می خورد و پس از جذب سرمایه و تامین مالی در اسفندماه، سال  99 در شهرک گلشهرکرج، در یک فضای 120 متری آغاز به کار می کند.
« وقتی تصمیم بر موضوع داعش شد با چند نفر از رزمندگان که در مناطق جنگی حضور داشته اند و مدافع حرم بودند مشورت کردیم و در طراحی و اجرا تا حد ممکن شبیه سازی های لازم را پیاده کردیم. همین نو و تازه بودن موضوع هزینه های مارا در طراحی چند برابر می کرد چون ما هدف اصلی مان انتقال مفاهیم بود که آن هم در کیفیت بالا بهتر اتفاق می افتاد.»
اتاق فرار هلاکستان یک تجربه واقعی را برای مخاطب خود رقم میزند ، مخاطبی که باید در قالب سربازان اطلاعات_عملیات وارد خانه امن دو داعشی بشود و در اولویت اول داعشی ها را بکشد و در اولویت دوم جان خودش را نجات بدهد.
موضوع و طراحی این اتاق فرار به گونه ای است که از نوجوان 13 ساله تا مادرها و مادربزرگ ها در آن بازی کرده اند و لذت برده اند. « با وجود همه ی سختی ها، بازخوردهای مثبت زیادی از مخاطب دریافت می کنیم، مثلا خانم جوانی که معلوم بود رویکرد مذهبی خاصی ندارد بعد از بازی پیش من آمد و من توضیحات بیشتری در مورد حملات تروریستی داعش به او دادم. لحظه ای حرف مرا قطع کرد و گفت :” خدا رحمت کند حاج قاسم را که این امنیت را برای ما نگه داشت.” این بازخوردها به ما نشان می دهد که تلاش مان نتیجه بخش بوده است.»

سجاد زوار معتقد است:« طراحی و اجرای یک اتاق فرار با محوریت فرهنگی و دینی کار آسانی نیست و از طرفی نمی شود به این مدل کار ها نگاه ها مادی و تجاری داشت. متاسفانه اتاق فرار در کشور ما با ناهنجاری هایی همراه شده است که ذائقه مخاطب را تغییر داده است وقتی سراغ اتاق فرار می آید صرفا به بعد ترس یا هیجان موضوع نگاه می کند. از طرفی ما نیاز به حمایت مسئولین در این حوزه داریم. اما خیلی از مسئولین فرهنگی و مذهبی که قبل از اجرا به ما قول کمک دادند حتی بعد از 6 ماه با وجود پیگیری های ما ،یک بار هم برای بازدید معمولی نیامدند و پشت ما را خالی کردند.»

اتاق فرار هلاکستان در مدت 6 ماه موفق به جذب 2000 مخاطب شده است که برخی از آن ها از شهرهای دیگر کشور بوده اند.